روي تخته سنگي نوشته شده بود:اگر جواني عاشق شد چه کند؟...من هم زير آن نوشتم:بايدصبر کند...براي بار دوم که از آنجا گذر کردمزير نوشته ي من کسي نوشته بود:اگر صبر نداشته باشدچه کند؟...من هم با بي حوصلگي نوشتم:.....بميرد بهتراستبراي بار سوم که از آنجا عبور مي کردم.انتظار داشتم زير نوشته من نوشته اي باشد.اما.............زير تختهسنگ جواني را مرده يافتم
سلام داداش وب زيبايي داري دوست داشتي به منم سربزن...