به نام آنکه باران را آفريد تا سرزمين عشق نسوزد چه مغرورانه
اشک ريختيم چه مغرورانه
سکوت کرديم چه مغرورانه از هم گريختيم غرور هديه شيطان بود و
عشق هديه خدا
هديه شيطان را به هم تقديم کرديم و هديه خدا را از هم پنهان...
واسه اين دردي که دارم
بجز تو هيچ چي تسکين نيست
تو هم دردي و هم مرهم
عذابي بيشتر از اين نيست
عذاب بالاتر از اينکه
عذاب سهم هرسالم
روزا بغض و شبا هق هق
تماشايي شده حالم