سالها رفت وهنوز...
سالها رفت وهنوز
یک نفرنیست بپرسدازمن
که توازپنجره ی عشق چه هامیخواهی؟
صبح تانیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه باماه سخن می گویی
گاه بارهگذران- خبرگمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟
کجاست؟
صدفی دردریاست؟
نوری ازروزنه فرداهاست
یاخدایی است که ازروزازل ناپیداست؟...
[ دوشنبه 91/7/24 ] [ 4:0 عصر ] [ مجید ]
نظر